.وضعیت ناخوش اصلاحطلبان در انتخابات اسفند
چاپ خبر | شناسه خبر: 20595 | تاریخ انتشار: 13 مرداد 1398 - 16:27
حسن اسدی زیدآبادی «فعال سیاسی و رسانهای» در گفتگویی با روزنامه مستقل به واکاوی عملکرد مثبت و منفی اصلاحات طی چند دوره گذشته در مجلس و دولت میگوید و اینکه چه تاثیری بر روی پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان در آستانه یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گذاشته است:

۱- سرمایه های اجتماعی اصلاح طلبان بعلت عملکرد ضعیف ۳ نهاد شورا، مجلس و دولت آسیب جدی دیده است، به نظر شما چگونه میتوان این سرمایه را در انتخابات مجلس به سبد آرای اصلاح طلبان بازگرداند؟
در ابتدا باید بگویم عملکرد این سه نهاد را نمیتوان در یک سطح ارزیابی کرد. اولا به این دلیل که جایگاه آنها و حدود اختیاراتشان برابر نیست. همچنین میزان مداخله اصلاحطلبان هم در آنها در یک سطح نیست. البته این هم را باید اذعان کرد که به هرعلت و درست یا غلط بخشهایی از مردم این سه نهاد را در اختیار اصلاحطلبان میدانند. این هم علاوه بر اینکه نتیجه عملکرد ضعیف اصلاحطلبان میباشد ناشی از کار وسیع رسانهای براندازان و اصولگرایان بوده که خب تا حدی هم در عالم سیاست طبیعی است که شما سعی کنید مسایل را به گردن رقیب بیاندازید. هم براندازان و هم اصولگرایان فعلا اصلاح طلبان را رقیب و مانع خود میبینند و از فرصت پیش آمده هم به خوبی و البته بعضا با بیانصافی و بیاخلاقی سود جستهاند.
پیش از هرچیز باید ببینیم وقتی از اصلاح طلبان حرف میزنیم دقیقا از چه حرف می زنیم. آیا از گروهی از فعالان سیاسی و مدنی که افق فعالیت های خود را چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی بسط دموکراسی در جامعه می دانند سخن می گوییم یا تعدادی از کارمندان و مدیران سابق دولتی که فی المثل در دولت اقای خاتمی بنا به هر دلیلی سمتی داشته اند و سیاست را صرفا در پشت همین میزهای قدرت تجربه کرده اند و چون تخصص لازم برای امرار معاش در خارج از حکومت را هم ندارند بای نحو کان می خواهند پست یا سمتی داشته باشند و خواسته و ناخواسته زلفشان به زلف جریان اصلاح طلبان یا همان خط امامی های سابق گره خورده است.
در قضیه دولت آقای روحانی اصلاح طلبان اصیل بازنده به تمام معنا بودند. چون هم به نام آنها رای گرفته شد و هم آنها کوچکترین اثرگذاری در تصمیمات دولت ندارند. یعنی هم چوب را می خورند هم پیاز را. البته آن گروه اصلاح طلبان کارمند که توضیح دادم تا حدی به نان و نوایی رسیدند اما واقعیت این است که اصلاح طلبان به جای آنکه اهداف و ارمان های اصلاح طلبی را در دولت روحانی پی گیری کنند مسئله شان این بود که مثلا اگر فلان فرد مسن که در سال۷۶ استاندار دولت اقای خاتمی بوده به اتاق کارش برگردد. اگر این کار می شد می گفتند اصلاحات جلو رفته اما اگر اقای روحانی و واعظی و دیگر تصمیم گیران این فشارها را رد می کردند فریاد واویلا سر داده می شد که اصلاحات عقب رفت. همین حالا بسیاری از اقایان اصلاح طلب با امار و رقم و فکت در جلسات خصوصی می گویند که دولت دوم روحانی ضررش برای کشور از احمدی نژاد بیشتر نبوده باشد کمتر نبوده. اما در بیان این حرفها تردید می کنند. می گویند اخلاقی نیست که همچون اصولگرایان که از احمدی نژاد تبری جستند ماهم از روحانی تبری بجوییم اما پرسش مهم این است که ایا سکوت در برابر تفویت منافع ملی در قضایایی مانند نرخ سوخت، توزیع سکه طلا، فساد ارز ۴۲۰۰ تومانی و … عمل غیراخلاقی بزرگتری نیست؟
در مورد مجلس هم باید گفت نظریه رای سلبی که براساس آن به هر کسی رای بدهیم تا تندروها به مجلس نیایند شکست خورده. چهارسال گذشته اما اقایان اصلاح طلب هنوز نتوانسته اند فهرست اصلاح طلبان عضو فراکسیون امید را علنا منتشر کنند. خب این از افتضاح هم فراتر است. البته نمایندگان پرکار و خوبی هم در این مجلس بوده اند اما اینکه تعدادی برگه سوال و تذکر دستمان بگیریم و هر روز به یک وزیر و … تذکر بدهیم و با موبایلمان از آن برگه عکس بگیرم و در توییتر و اینستاگرام بگذاریم مگر چقدر فایده دارد؟ فراکسیون امید کدام طرح را در رابطه با حقوق شهروندی، سیاست خارجی، سیاست داخلی و … مبتکرش بوده است و ان را به سرانجام رسانده است؟ تجربه فراکسیون امید نشان داد که حیثیت جریان اصلاح طلب را نباید هزینه افراد تازه کاری کرد که بعضی از انها تقریبا هیچ سابقه فعالیت سیاسی و تشکیلاتی نداشتند.
@noghteh3
✅ برای مطالعه متن کامل این گفتگو روی تصویر زیر کلیک کنید
http://yon.ir/dV5CC

۱- سرمایه های اجتماعی اصلاح طلبان بعلت عملکرد ضعیف ۳ نهاد شورا، مجلس و دولت آسیب جدی دیده است، به نظر شما چگونه میتوان این سرمایه را در انتخابات مجلس به سبد آرای اصلاح طلبان بازگرداند؟
در ابتدا باید بگویم عملکرد این سه نهاد را نمیتوان در یک سطح ارزیابی کرد. اولا به این دلیل که جایگاه آنها و حدود اختیاراتشان برابر نیست. همچنین میزان مداخله اصلاحطلبان هم در آنها در یک سطح نیست. البته این هم را باید اذعان کرد که به هرعلت و درست یا غلط بخشهایی از مردم این سه نهاد را در اختیار اصلاحطلبان میدانند. این هم علاوه بر اینکه نتیجه عملکرد ضعیف اصلاحطلبان میباشد ناشی از کار وسیع رسانهای براندازان و اصولگرایان بوده که خب تا حدی هم در عالم سیاست طبیعی است که شما سعی کنید مسایل را به گردن رقیب بیاندازید. هم براندازان و هم اصولگرایان فعلا اصلاح طلبان را رقیب و مانع خود میبینند و از فرصت پیش آمده هم به خوبی و البته بعضا با بیانصافی و بیاخلاقی سود جستهاند.
پیش از هرچیز باید ببینیم وقتی از اصلاح طلبان حرف میزنیم دقیقا از چه حرف می زنیم. آیا از گروهی از فعالان سیاسی و مدنی که افق فعالیت های خود را چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی بسط دموکراسی در جامعه می دانند سخن می گوییم یا تعدادی از کارمندان و مدیران سابق دولتی که فی المثل در دولت اقای خاتمی بنا به هر دلیلی سمتی داشته اند و سیاست را صرفا در پشت همین میزهای قدرت تجربه کرده اند و چون تخصص لازم برای امرار معاش در خارج از حکومت را هم ندارند بای نحو کان می خواهند پست یا سمتی داشته باشند و خواسته و ناخواسته زلفشان به زلف جریان اصلاح طلبان یا همان خط امامی های سابق گره خورده است.
در قضیه دولت آقای روحانی اصلاح طلبان اصیل بازنده به تمام معنا بودند. چون هم به نام آنها رای گرفته شد و هم آنها کوچکترین اثرگذاری در تصمیمات دولت ندارند. یعنی هم چوب را می خورند هم پیاز را. البته آن گروه اصلاح طلبان کارمند که توضیح دادم تا حدی به نان و نوایی رسیدند اما واقعیت این است که اصلاح طلبان به جای آنکه اهداف و ارمان های اصلاح طلبی را در دولت روحانی پی گیری کنند مسئله شان این بود که مثلا اگر فلان فرد مسن که در سال۷۶ استاندار دولت اقای خاتمی بوده به اتاق کارش برگردد. اگر این کار می شد می گفتند اصلاحات جلو رفته اما اگر اقای روحانی و واعظی و دیگر تصمیم گیران این فشارها را رد می کردند فریاد واویلا سر داده می شد که اصلاحات عقب رفت. همین حالا بسیاری از اقایان اصلاح طلب با امار و رقم و فکت در جلسات خصوصی می گویند که دولت دوم روحانی ضررش برای کشور از احمدی نژاد بیشتر نبوده باشد کمتر نبوده. اما در بیان این حرفها تردید می کنند. می گویند اخلاقی نیست که همچون اصولگرایان که از احمدی نژاد تبری جستند ماهم از روحانی تبری بجوییم اما پرسش مهم این است که ایا سکوت در برابر تفویت منافع ملی در قضایایی مانند نرخ سوخت، توزیع سکه طلا، فساد ارز ۴۲۰۰ تومانی و … عمل غیراخلاقی بزرگتری نیست؟
در مورد مجلس هم باید گفت نظریه رای سلبی که براساس آن به هر کسی رای بدهیم تا تندروها به مجلس نیایند شکست خورده. چهارسال گذشته اما اقایان اصلاح طلب هنوز نتوانسته اند فهرست اصلاح طلبان عضو فراکسیون امید را علنا منتشر کنند. خب این از افتضاح هم فراتر است. البته نمایندگان پرکار و خوبی هم در این مجلس بوده اند اما اینکه تعدادی برگه سوال و تذکر دستمان بگیریم و هر روز به یک وزیر و … تذکر بدهیم و با موبایلمان از آن برگه عکس بگیرم و در توییتر و اینستاگرام بگذاریم مگر چقدر فایده دارد؟ فراکسیون امید کدام طرح را در رابطه با حقوق شهروندی، سیاست خارجی، سیاست داخلی و … مبتکرش بوده است و ان را به سرانجام رسانده است؟ تجربه فراکسیون امید نشان داد که حیثیت جریان اصلاح طلب را نباید هزینه افراد تازه کاری کرد که بعضی از انها تقریبا هیچ سابقه فعالیت سیاسی و تشکیلاتی نداشتند.
@noghteh3
✅ برای مطالعه متن کامل این گفتگو روی تصویر زیر کلیک کنید
http://yon.ir/dV5CC