سلسله نشست های تخصصی مدیریت شهریدر دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران برگزار شد
چاپ خبر | شناسه خبر: 237 | تاریخ انتشار: 26 بهمن 1395 - 16:14
بررسی عملکرد کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در محل دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران با حضور کارشناسان مسایل شهری

روزهای سه شنبه هر هفته دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران(هدا) میزبان میهمانانی از اعضای شورای شهر تهران و صاحبنظران در عرصه مدیریت شهری است تا ضمن ارائه عملکرد کمیسیون های شورا در خصوص مدیریت شهری و چالش های پیش روی آن به بحث بپردازند.
در هفته جاری که موضوع بحث ” بررسی عملکرد کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران” در دستور کار قرار گرفته بود مهندس اسماعیل دوستی نائب رئیس این کمیسیون و دکتر کامران زارعیان استاد دانشگاه و صاحبنظر در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری و عضو شورای مرکزی حزب همبستگی دانش آموختگان ایران به ایراد سخنرانی پرداخته و در پایان به سوالات حاضران پاسخ دادند. در این بخش قسمت هایی از اظهارات اسماعیل دوستی که توسط سایت امیدشهر تهیه شده است منتشر می شود و در روزهای آتی قسمت های دیگر این نشست تخصصی منتشر خواهد شد.
سال92 به جهت اینکه در مورد نامزد ریاست جمهوری دیر به توافق رسیدیم و جامعه هم نسبت به حضور در انتخابات، دیر خیز برداشت؛ به همین خاطر در موضوع شوراهای شهر سردرگم بودیم. حتی در بین بزرگان و احزاب هم واژه «فایده ندارد» و «نمیگذارند» رایج بود. فضای دولت قبل هم بسیار در کشور حاکم بود.
زمانی که ستاد تشکیل شد حتی یک ریال هم نداشتیم. اصولگراها دو روز بود که تبلیغات را شروع کرده بودند اما ما هنوز لیست مان آماده نبود. من یک پیشنهادی دادم. این که ما روی بنرها فقط بنویسیم «ائتلاف اصلاح طلبان». گفتند چه کسی انجام دهد؟ گفتم من انجام می دهم. دو روز فقط نوشتیم «ائتلاف اصلاح طلبان». زمانی هم که لیست آماده شد باز هیچ حزبی کمک نکرد. نه سخنرانی و نه جلسه و نه پولی. در اینجا جا دارد از آقای «رهامی» یاد کنیم که محور شد و جلسه گذاشت.
تبلیغات ما و اصولگرایان، یک به صد بود و کلی امکانات شهرداری در اختیارشان. من و آقای حقانی جهت سخنرانی به یک فرهنگسرا دعوت بودیم. دیدم آنجا پر است از پوسترهای آقای طلائی و ما هیچ نداشتیم. البته سخنرانی ما خیلی در جمعیت اثر گذاشت. معاون فرماندار یک اصولگرای بسیار جدی، با انگیزه و قوی بود که انتخابات را کنترل می کرد. فقط 4-5 هزار نیروی ناظر داشت. بعدها ما در شورایاری توانستیم کمی کنترل کنیم. در چنین شرایطی بود که 13 نفر بعلاوه خانم راستگو رأی آوردیم.
نخستین گام ما انتخاب شهردار بود. از عبدالعلی زاده، بیطرف، صفدرحسینی، محسن هاشمی و رضا اردکانیان دعوت شد تا با آوردن رزومه و طرح شان به شورا بیایند. بقیه نامزدها به خاطر محسن هاشمی یا علل دیگر، نیامدند. برای محسن هاشمی وارد شور شدیم. هاشمی طرح بسیار عالی برای تهران ارائه داد. از 13 نفرمان، 10 نفر به محسن هاشمی رأی دادیم و اینگونه بود که محسن را به عنوان گزینه اصلی بردیم به قربان گاه.
من اعتقاد دارم شورا تنها در 2 روز سیاسی است و مابقی نباید سیاسی شود و باید رفت دنبال کار کارشناسی و اداره شهر:
1- روزی که شهردار انتخاب می شود 2- روزی که هیئت رئیسه انتخاب می شود
ما برای این دو روز خیلی خوب کار کرده بودیم. ورزشکاران (جدیدی، رضازاده و ساعی) را قانع کرده بودیم و تصور می کردیم 17 رأی داریم و با 17 رأی به میدان رفتیم. روز قبلش هم آقای مسجد جامعی را رئیس کرده و برده بودیم. تا لحظه انتخاب شهردار خوب پیش رفته بودیم. ما آمادگی کامل برای آقای هاشمی داشتیم و آنها برای آقای قالیباف. شب قبل قرار گذاشتیم رأی های مان را بهم نشان دهیم. با عدم رأی خانم راستگو و رأی ممتنع آقای شیبانی، شدیم 15 به 15. در اینجا ما یک اشتباه کردیم:
آقای مسجدجامعی باید می گفت 15 به 15 شدیم و این یعنی ممتنع و ختم جلسه. و طبق آیین نامه یکی از معاونان فعلی یا فردی خارج از مجموعه شهرداری بعنوان سرپرست تعیین می شد تا گزینه بعدی در صحن مطرح شود. اما آقای مسجدجامعی یک مکث 10دقیقه ای کرد و گفت: رأی مجدد! و اینجا ایشان گاف داد.
در رای گیری مجدد ما باختیم چون این بار رضازاده و شیبانی به قالیباف رأی دادند. البته اینکه می گویند این شورا ضعیف عمل کرد، واقعا اینگونه نبود چرا که ما 14 نفر بودیم و شدیم 16 نفر اما خب قدرت با آنها بود.
اشتباه دیگرمان در زمان انتخاب نائب رئیس بود. ما در دانشگاه هنر جلسه گذاشتیم و سمت ها را مشخص کردیم. مثلا قرار بود بنده سخنگو شوم اما هیچکدام از قرارهایمان عملی نشد. در انتخاب نائب رئیس آقای انصاری از سر لجاجت رأی نداد و آقای حکیمی پور با اختلاف یک رای افتاد و نائب رئیسی را هم از دست دادیم.
رسیدیدم به کمیسیون ها. ما پیشنهاد دادیم 6 کمیسیون موجود به صورت قرعه تقسیم شود و ریاست سه کمیسیون در اختیار آنها و سه کمیسیون در اختیار ما باشد. آنها قبول نکردند و این خصلت جناح راست است. در مجلس پنجم هم که متشکل از راست و چپ بود به آقای ناطق گفتیم یک نفر از یازده نفر هیئت رئیسه را به ما (که در مورد بحث های تند 60 نفر بودیم و در بحث های متعادل تر، 90 نفر) بدهید اما ایشان گفت رأی بیاورید اصلا دو نفر برای شما. و آنجا هم هیچکدام از اعضای هیئت رئیسه، چپی نشدند.
در نهایت از 6 کمیسیون، دو کمیسیون محوری به ما افتاد: «کمیسیون معماری و شهرسازی» که متشکل از آقایان سالاری، تندگویان و چمران بود که آقای سالاری رئیس شد و خیلی هم خوب کار کرد و در «حمل و نقل و ترافیک» که متشکل از آقایان دنیامالی، سرخو، شاکری، قناعتی و بنده بود و در آنجا 3 به 2 شدیم و رئیس و نائیب رئیس از ما شد.

روزهای سه شنبه هر هفته دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران(هدا) میزبان میهمانانی از اعضای شورای شهر تهران و صاحبنظران در عرصه مدیریت شهری است تا ضمن ارائه عملکرد کمیسیون های شورا در خصوص مدیریت شهری و چالش های پیش روی آن به بحث بپردازند.
در هفته جاری که موضوع بحث ” بررسی عملکرد کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران” در دستور کار قرار گرفته بود مهندس اسماعیل دوستی نائب رئیس این کمیسیون و دکتر کامران زارعیان استاد دانشگاه و صاحبنظر در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری و عضو شورای مرکزی حزب همبستگی دانش آموختگان ایران به ایراد سخنرانی پرداخته و در پایان به سوالات حاضران پاسخ دادند. در این بخش قسمت هایی از اظهارات اسماعیل دوستی که توسط سایت امیدشهر تهیه شده است منتشر می شود و در روزهای آتی قسمت های دیگر این نشست تخصصی منتشر خواهد شد.
سال92 به جهت اینکه در مورد نامزد ریاست جمهوری دیر به توافق رسیدیم و جامعه هم نسبت به حضور در انتخابات، دیر خیز برداشت؛ به همین خاطر در موضوع شوراهای شهر سردرگم بودیم. حتی در بین بزرگان و احزاب هم واژه «فایده ندارد» و «نمیگذارند» رایج بود. فضای دولت قبل هم بسیار در کشور حاکم بود.
زمانی که ستاد تشکیل شد حتی یک ریال هم نداشتیم. اصولگراها دو روز بود که تبلیغات را شروع کرده بودند اما ما هنوز لیست مان آماده نبود. من یک پیشنهادی دادم. این که ما روی بنرها فقط بنویسیم «ائتلاف اصلاح طلبان». گفتند چه کسی انجام دهد؟ گفتم من انجام می دهم. دو روز فقط نوشتیم «ائتلاف اصلاح طلبان». زمانی هم که لیست آماده شد باز هیچ حزبی کمک نکرد. نه سخنرانی و نه جلسه و نه پولی. در اینجا جا دارد از آقای «رهامی» یاد کنیم که محور شد و جلسه گذاشت.
تبلیغات ما و اصولگرایان، یک به صد بود و کلی امکانات شهرداری در اختیارشان. من و آقای حقانی جهت سخنرانی به یک فرهنگسرا دعوت بودیم. دیدم آنجا پر است از پوسترهای آقای طلائی و ما هیچ نداشتیم. البته سخنرانی ما خیلی در جمعیت اثر گذاشت. معاون فرماندار یک اصولگرای بسیار جدی، با انگیزه و قوی بود که انتخابات را کنترل می کرد. فقط 4-5 هزار نیروی ناظر داشت. بعدها ما در شورایاری توانستیم کمی کنترل کنیم. در چنین شرایطی بود که 13 نفر بعلاوه خانم راستگو رأی آوردیم.
نخستین گام ما انتخاب شهردار بود. از عبدالعلی زاده، بیطرف، صفدرحسینی، محسن هاشمی و رضا اردکانیان دعوت شد تا با آوردن رزومه و طرح شان به شورا بیایند. بقیه نامزدها به خاطر محسن هاشمی یا علل دیگر، نیامدند. برای محسن هاشمی وارد شور شدیم. هاشمی طرح بسیار عالی برای تهران ارائه داد. از 13 نفرمان، 10 نفر به محسن هاشمی رأی دادیم و اینگونه بود که محسن را به عنوان گزینه اصلی بردیم به قربان گاه.
من اعتقاد دارم شورا تنها در 2 روز سیاسی است و مابقی نباید سیاسی شود و باید رفت دنبال کار کارشناسی و اداره شهر:
1- روزی که شهردار انتخاب می شود 2- روزی که هیئت رئیسه انتخاب می شود
ما برای این دو روز خیلی خوب کار کرده بودیم. ورزشکاران (جدیدی، رضازاده و ساعی) را قانع کرده بودیم و تصور می کردیم 17 رأی داریم و با 17 رأی به میدان رفتیم. روز قبلش هم آقای مسجد جامعی را رئیس کرده و برده بودیم. تا لحظه انتخاب شهردار خوب پیش رفته بودیم. ما آمادگی کامل برای آقای هاشمی داشتیم و آنها برای آقای قالیباف. شب قبل قرار گذاشتیم رأی های مان را بهم نشان دهیم. با عدم رأی خانم راستگو و رأی ممتنع آقای شیبانی، شدیم 15 به 15. در اینجا ما یک اشتباه کردیم:
آقای مسجدجامعی باید می گفت 15 به 15 شدیم و این یعنی ممتنع و ختم جلسه. و طبق آیین نامه یکی از معاونان فعلی یا فردی خارج از مجموعه شهرداری بعنوان سرپرست تعیین می شد تا گزینه بعدی در صحن مطرح شود. اما آقای مسجدجامعی یک مکث 10دقیقه ای کرد و گفت: رأی مجدد! و اینجا ایشان گاف داد.
در رای گیری مجدد ما باختیم چون این بار رضازاده و شیبانی به قالیباف رأی دادند. البته اینکه می گویند این شورا ضعیف عمل کرد، واقعا اینگونه نبود چرا که ما 14 نفر بودیم و شدیم 16 نفر اما خب قدرت با آنها بود.
اشتباه دیگرمان در زمان انتخاب نائب رئیس بود. ما در دانشگاه هنر جلسه گذاشتیم و سمت ها را مشخص کردیم. مثلا قرار بود بنده سخنگو شوم اما هیچکدام از قرارهایمان عملی نشد. در انتخاب نائب رئیس آقای انصاری از سر لجاجت رأی نداد و آقای حکیمی پور با اختلاف یک رای افتاد و نائب رئیسی را هم از دست دادیم.
رسیدیدم به کمیسیون ها. ما پیشنهاد دادیم 6 کمیسیون موجود به صورت قرعه تقسیم شود و ریاست سه کمیسیون در اختیار آنها و سه کمیسیون در اختیار ما باشد. آنها قبول نکردند و این خصلت جناح راست است. در مجلس پنجم هم که متشکل از راست و چپ بود به آقای ناطق گفتیم یک نفر از یازده نفر هیئت رئیسه را به ما (که در مورد بحث های تند 60 نفر بودیم و در بحث های متعادل تر، 90 نفر) بدهید اما ایشان گفت رأی بیاورید اصلا دو نفر برای شما. و آنجا هم هیچکدام از اعضای هیئت رئیسه، چپی نشدند.
در نهایت از 6 کمیسیون، دو کمیسیون محوری به ما افتاد: «کمیسیون معماری و شهرسازی» که متشکل از آقایان سالاری، تندگویان و چمران بود که آقای سالاری رئیس شد و خیلی هم خوب کار کرد و در «حمل و نقل و ترافیک» که متشکل از آقایان دنیامالی، سرخو، شاکری، قناعتی و بنده بود و در آنجا 3 به 2 شدیم و رئیس و نائیب رئیس از ما شد.